کلبه فراقط!!!
شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 4:59 بعد از ظهر ::  نويسنده : عرفان       

پس از بازگشت از صفين
ستايش پروردگار
ستايش مي‏کنم خداوند را، براي تکميل نعمتهاي او، و تسليم بودن برابر بزرگي او، و ايمن ماندن از نافرماني او، و در رفع نيازها از او ياري مي‏طلبم، زيرا آن کس را که خدا هدايت کند، هرگز گمراه نگردد، و آن را که خدا دشمن دارد، هرگز نجات نيابد، و هر آن کس را که خداوند بي‏نياز گرداند، نيازمند نخواهد شد، پس ستايش خداوند از همه چيز گرانسنگ‏تر، و برترين گنجي است که ارزش ذخيره شدن دارد، و گواهي مي‏دهم که جز خداي يکتاي بي‏شريک، معبودي نيست، شهادتي که اخلاص آن آزموده، و پاکي و خلوص آن را باور داريم، و تا زنده‏ايم بر اين باور استواريم، و آن را براي صحنه‏هاي هولناک روز قيامت ذخيره مي‏کنيم، زيرا شهادت به يگانگي خدا، نشانه استواري ايمان، بازکننده درهاي احسان، مايه خشنودي خداي رحمان، و دورکننده شيطان است.
ويژگيهاي پيامبر اسلام (ص)
و شهادت مي‏دهم که محمد (ص) بنده خدا و فرستاده اوست، خداوند او را با ديني آشکار، و نشانه‏اي پايدار، و قرآني نوشته‏شده و استوار، و نوري درخشان، و چراغي تابان، و فرماني آشکارکننده، فرستاد تا شک و ترديدها را نابود سازد و با دلائل روشن استدلال کند، و با آيات الهي مردم را پرهيز دهد، و از کيفرهاي الهي بترساند.
شناخت عصر جاهليت:
خدا پيامبر اسلام را زماني فرستاد، که مردم در فتنه‏ها گرفتارشده، رشته‏هاي دين پاره‏شده، و ستونهاي ايمان و يقين ناپايدار بود، در اصول دين اختلاف داشته، و امور مردم پراکنده بود، راه رهايي دشوار، و پناهگاهي وجود نداشت، چراغ هدايت بي نور، و کوردلي همگان را فرا گرفته بود، خداي رحمان معصيت مي‏شد، و شيطان ياري مي‏گرديد، ايمان بدون ياور مانده، و ستونهاي آن ويران گرديده، و نشانه‏هاي آن انکارشده، راههاي آن ويران، و جاده‏هاي آن کهنه و فراموش گرديد، مردم جاهلي، شيطان را اطاعت مي‏کردند، و به راههاي او مي‏رفتند، و در آبشخور شيطان سيراب مي‏شدند، با دست مردم جاهليت، نشانه‏هاي شيطان، آشکار، و پرچم او برافراشته گرديد، فتنه‏ها، مردم را لگدمال کرده، و با سمهاي محکم خود نابودشان کرده، و پابرجا ايستاده بود، اما مردم حيران و سرگردان، بي‏خبر و فريب خورده، در کنار بهترين خانه (کعبه) و بدترين همسايگان (بت پرستان) زندگي مي‏کردند، خواب آنها بيداري، و سرمه چشم آنها اشک بود، در سرزميني که دانشمند آن لب فرو بسته، و جاهل گرامي بود.
ويژگيهاي اهل بيت (ع)
عترت پيامبر (ص) (اهل بيت (ع)) جايگاه اسرار خداوندي، و پناهگاه فرمان الهي، و مخزن علم خدا، و مرجع احکام اسلامي و نگهبان کتابهاي آسماني، و کوههاي هميشه استوار دين خدايند، خدا به وسيله اهل بيت (ع) پشت خميده دين را راست نمود، و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت، برابر فاسداني که تخم گناه افشاندند، و با آب غرور و فريب آبياري کردند، و محصول آن را که جز عذاب و بدبختي نبود برداشتند، کسي را با خاندان رسالت (عترت پيامبر (ع)) نمي‏شود مقايسه کرد. و آنان که پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر (ص) اساس دين، و ستونهاي استوار يقين مي‏باشند، شتاب‏کننده، بايد به آنان باز گردد، و عقب مانده، بايد به آنان بپيوندد، زيرا ويژگيهاي حق ولايت به آنها اختصاص دارد، و وصيت پيامبر (ص) نسبت به خلافت مسلمين، و ميراث رسالت، به آنها تعلق دارد، هم اکنون (که خلافت را به من سپرديد) حق به اهل آن بازگشت، و دوباره به جايگاهي که از آن دور مانده بود، باز گردانده شد.



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



شنبه 18 شهريور 1391برچسب:, :: 4:49 بعد از ظهر ::  نويسنده : عرفان       

وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ
 

و هنگامي که به آنان گفته شود: «در زمين فساد نکنيد»11 مي‏گويند: «ما فقط اصلاح‏کننده‏ايم».
 

أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا يَشْعُرُونَ12
 

آگاه باشيد! اينها همان مفسدانند؛ ولي نمي‏فهمند.
 

وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا کَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ کَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لکِنْ لا يَعْلَمُونَ13
 

و هنگامي که به آنان گفته شود: «همانند (ساير) مردم ايمان بياوريد.» مي‏گويند: «آيا همچون ابلهان ايمان بياوريم؟!» بدانيد اينها همان ابلهانند ولي نمي‏دانند
 

وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ14
 

و هنگامي که افراد باايمان را ملاقات مي‏کنند، مي‏گويند: «ما ايمان آورده‏ايم.» (ولي) هنگامي که با شيطانهاي خود خلوت مي‏کنند، مي‏گويند: «ما با شماييم؛ ما فقط (آنها را) مسخره مي‏کنيم.»
 

اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ15
 

خداوند آنان را استهزا مي‏کند؛ و آنها را در طغيانشان نگه مي‏دارد، تا سرگردان شوند.
 

أُولئِکَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدِينَ16
 

آنان کساني هستند که «هدايت‏» را به «گمراهي‏» فروخته‏اند؛ و (اين) تجارت آنها سودي نداده؛ و هدايت نيافته‏اند.
 

مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ17

 
آنان (=منافقان) همانند کسي هستند که آتشي افروخته (تا در بيابان تاريک، راه خود را پيدا کند)، ولي هنگامي که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفاني مي‏فرستد و) آن را خاموش مي‏کند؛ و در تاريکيهاي وحشتناکي که چشم کار نمي‏کند، آنها را رها مي‏سازد.

صُمٌّ بُکْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ18
 

آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمي‏گردند

 

أَوْ کَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ

مُحِيطٌ بِالْکافِرِينَ19

يا همچون باراني از آسمان، که در شب تاريک همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنهااز ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهاي خود مي‏گذارند؛ تا صداي صاعقه را نشنوند. و خداوند به کافران احاطه دارد (و در قبضه ي قدرت او هستند).

 
يَکادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ
بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ20
 
(روشنائي خيره کننده ي) برق، نزديک است چشمانشان را بربايد. هر زمان که (برق جستن مي‏کند،
مي‏شود، توقف مي‏کنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بين مي‏برد؛ چرا که خداوند بر هر چيز تواناست.
 



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 6:11 بعد از ظهر ::  نويسنده : عرفان       

سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه ام و نه با تو دشمنی کرد ه ام. (ضحی 1-2(
 
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس 30)
 
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو مرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام 4)  
 
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام (انبیا87)

و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی که گمان بردی
 خودت بر همه چیز قدرت  داری. (یونس24 )
 
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی  بگیرد نمی توانی از او پس بگیری) حج 73)
 
پس چون  مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .( احزاب 10 (
 
تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه 118)
 
وقتی در تاریکی ها مرا بزاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی . (انعام63-64 )
 
این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای. (اسرا 83)
 
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح 2-3)
 
غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ (اعراف 59)
 
پس کجا می روی؟ (تکویر 26)
 
پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50)
 
چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟ (انفطار 6 (
 
مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در  آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود )روم 48)
 
من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد، و در شب روحت را در خواب به تمامی باز می ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم. (انعام (60
 
من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم )قریش 3 (
 
برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم (فجر 28-29(
 
تا یک بار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده 54)



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 1:7 قبل از ظهر ::  نويسنده : عرفان       

دوم- شگفتي خلقت فرشتگان
سپس آسمانهاي بالا را از هم گشود، و از فرشتگان گوناگون پر نمود، گروهي از فرشتگان همواره در سجده‏اند و رکوع ندارند و گروهي در رکوعند و ياراي ايستادن ندارند، و گروهي در صفهايي ايستاده‏اند که پراکنده نمي‏شوند، و گروهي همواره تسبيح گويند و خسته نمي‏شوند، و هيچگاه خواب به چشمشان راه نمي‏يابد، و عقلهاي آنان دچار اشتباه نمي‏گردد، بدنهاي آنان دچار سستي‏نشده، و آنان دچار بي‏خبري برخاسته از فراموشي نمي‏شوند. برخي از فرشتگان، امينان وحي الهي، و زبان گوياي وحي براي پيامبران مي‏باشند، که پيوسته براي رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند جمعي از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعي ديگر دربانان بهشت خداوندند، بعضي از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته، و گردنهاشان از آسمان فراتر، و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، و عرش الهي بر دوشهايشان استوار است، برابر عرش خدا ديدگان به زير افکنده، و در زير آن، بالها را به خود پيچيده‏اند، ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين‏تري قرار دارند، حجاب عزت و پرده‏هاي قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وهم و خيال، در شکل و صورتي نمي‏پندارند، و صفات پديده‏ها را بر او روا نمي‏دارند، هرگز خدا را در جايي محدود نمي‏سازند، و نه با همانند آوردن به او اشاره مي‏کنند.
سوم- شگفتي آفرينش آدم (ع) و ويژگيهاي انسان کامل
سپس خداوند بزرگ، خاکي از قسمتهاي گوناگون زمين، از قسمتهاي سخت و نرم، شور و شيرين، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلي خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد، که از آن، اندامي شايسته، و عضوهايي جدا و به يکديگر پيوسته آفريد آن را خشکانيد تا محکم شد، خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد، و تا زماني معين، و سرانجامي مشخص، اندام انسان کامل گرديد، آنگاه از روحي که آفريد در آن دميد تا به صورت انساني زنده درآمد، داراي نيروي انديشه، که وي را به تلاش اندازد، و داراي افکاري که در ديگر موجودات، تصرف نمايد به انسان اعضاء و جوارحي بخشيد، که در خدمت او باشند، و ابزاري عطا فرمود، که آنها را در زندگي بکار گيرد، قدرت تشخيص به او داد تا حق و باطل را بشناسد، و حواس چشايي، و بويايي، و وسيله تشخيص رنگها، و اجناس مختلف در اختيار او قرار داد. انسان را مخلوطي از رنگهاي گوناگون، و چيزهاي همانند و سازگار، و نيروهاي متضاد، و مزاجهاي گوناگون، گرمي، سردي، تري، و خشکي، قرار داد. سپس از فرشتگان خواست تا آنچه در عهده دارند انجام دهند، و عهدي را که پذيرفته‏اند وفا کنند، اينگونه که بر آدم سجده کنند، و او را بزرگ بشمارند، و فرمود: (بر آدم سجده کنيد پس فرشتگان همه سجده کردند جز شيطان) غرور و خود بزرگ بيني او را گرفت، و شقاوت و بدي بر او غلبه کرد، و به آفرينش خود از آتش افتخار نمود، و آفرينش انسان از خاک را پست شمرد، خداوند براي سزاوار بودن شيطان به خشم الهي، و براي کامل شدن آزمايش، و تحقق وعده‏ها، به او مهلت داد و فرمود: (تا روز رستاخيز مهلت داده شدي)
چهارم- آدم (ع) و داستان بهشت
سپس خداوند آدم را در خانه‏اي مسکن داد که زندگي در آن گوارا بود، جايگاه او را امن و امان بخشيد، و او را از شيطان و دشمني او ترساند، پس شيطان او را فريب داد. بدان علت که از زندگي آدم در بهشت و همنشيني او با نيکان حسادت ورزيد. پس آدم (ع) يقين را به ترديد، و عزم استوار را به گفته‏هاي ناپايدار شيطان فروخت، و شادي خود را به ترس تبديل کرد، که فريب خوردن براي او پشيماني آورد، آنگاه خداي سبحان در توبه را بر روي آدم گشود، و کلمه رحمت، بر زبان او جاري ساخت، و به او وعده بازگشت به بهشت را داد، و آدم را به زمين، خانه آزمايشها و مشکلات، فرود آورد، تا ازدواج کند، و فرزنداني پديد آورد، و خداي سبحان از فرزندان او پيامبراني برگزيند.
فلسفه بعثت پيامبران (نبوت عامه)
خدا پيمان وحي را از پيامبران گرفت، تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه که در عصر جاهليتها، بيشتر مردم، پيمان خدا را ناديده انگاشتند، و حق پروردگار را نشناختند، و برابر او به خدايان دروغين روي آوردند، و شيطان مردم را از معرفت خدا باز داشت، و از پرستش او جدا کرد، خداوند پيامبران خود را مبعوث فرمود، و هر چند گاه متناسب با خواسته‏هاي انسانها رسولان خود را پي در پي اعزام کرد، تا وفاداري به پيمان فطرت را از آنان باز جويند، و نعمتهاي فراموش‏شده را به ياد آورند، و با ابلاغ احکام الهي، حجت را بر آنها تمام نمايند، و توانمنديهاي پنهان‏شده عقلها را آشکار سازند، و نشانه‏هاي قدرت خدا را معرفي کنند، مانند: سقف بلند پايه آسمانها بر فراز انسانها، گاهواره گسترده زمين در زير پاي آنها، و وسائل و عوامل حيات و زندگي، و راههاي مرگ و مردن، و مشکلات و رنجهاي پيرکننده، و حوادث پي در پي، که همواره بر سر راه آدميان است، خداوند هرگز انسانها را بدون پيامبر، يا کتابي آسماني، يا برهاني قاطع، يا راهي استوار، رها نساخته است، پيامبراني که با اندک بودن ياران، و فراواني انکارکنندگان، هرگز در انجام وظيفه خود کوتاهي نکردند، بعضي از پيامبران، بشارت ظهور پيامبر آينده را دادند، و برخي ديگر را پيامبران گذشته معرفي کردند، بدينگونه قرنها پديد آمد، و روزگاران سپري شد، پدران رفتند و فرزندان جاي آنها را گرفتند.
فلسفه بعثت پيامبر خاتم (ص)
تا اينکه خداي سبحان، براي وفاي به وعده خود، و کامل گردانيدن دوران نبوت، حضرت محمد (که درود خدا بر او باد) را مبعوث کرد، پيامبري که از همه پيامبران پيمان پذيرش نبوت او را گرفته بود، نشانه‏هاي او شهرت داشت، و تولدش بر همه مبارک بود. روزگاري که مردم روي زمين داراي مذاهب پراکنده، خواسته‏هاي گوناگون، و روشهاي متفاوت بودند، عده‏اي خدا را به پديده‏ها تشبيه کرده، و گروهي نامهاي ارزشمند خدا را انکار و به بتها نسبت مي‏دادند، و برخي به غير خدا اشاره مي‏کردند، پس خداي سبحان، مردم را به وسيله محمد (ص) از گمراهي نجات داد و هدايت کرد، و از جهالت رهايي بخشيد. پس ديدار خود را براي پيامبر (ص) برگزيد، و آنچه نزد خود داشت براي او پسنديد، و او را با کوچ دادن از دنيا گرامي داشت، و از گرفتاريها و مشکلات رهايي بخشيد و کريمانه قبض روح کرد.
ضرورت امامت پس از پيامبران الهي
رسول گرامي اسلام، در ميان شما مردم جانشيناني برگزيد که تمام پيامبران گذشته براي امتهاي خود برگزيدند، زيرا آنها هرگز انسانها را سرگردان رها نکردند و بدون معرفي راهي روشن، و نشانه‏هاي استوار، از ميان مردم نرفتند.
ويژگيهاي قرآن و احکام اسلام
کتاب پروردگار ميان شماست، که بيان‏کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثلها، مطلق و مقيد، محکم و متشابه مي‏باشد، عبارت مجمل خود را تفسير، و نکات پيچيده خود را روشن مي‏کند، از واجباتي که پيمان شناسايي آن را گرفت، و مستحباتي که آگاهي از آنها لازم نيست، قسمتي از احکام ديني در قرآن واجب شمرده شد که ناسخ آن در سنت پيامبر (ص) آمده، و بعضي از آن، در سنت پيامبر (ص) واجب‏شده که در کتاب خدا ترک آن مجاز بوده است، بعضي از واجبات، وقت محدودي داشته، که در آينده از بين رفته است، محرمات الهي از هم جدا مي‏باشند، برخي از آنها، گناهان بزرگ است که وعده آتش دارد، و بعضي کوچک که وعده بخشش داده است، و برخي از اعمال که اندکش مقبول و در انجام بيشتر آن آزادند.
فلسفه و ره‏آورد حج:
خدا حج خانه محترم خود را بر شما واجب کرد، همان خانه‏اي که آن را قبله‏گاه انسانها قرار داده که چونان تشنگان به سوي آن روي مي‏آورند، و همانند کبوتران به آن پناه مي‏برند، خداي سبحان، کعبه را مظهر تواضع بندگان برابر عظمت خويش، و نشانه اعتراف آنان به بزرگي و قدرت خود قرار داد، و در ميان انسانها، شنوندگاني را برگزيد، که دعوت او را براي حج اجابت کنند، و سخن او را تصديق نمايند، و پاي بر جايگاه پيامبران الهي نهند، همانند فرشتگاني که بر گرد عرش الهي طواف مي‏کنند، و سودهاي فراوان، در اين عبادتگاه و محل تجارت زائران، به دست آورند، و به سوي وعده‏گاه آمرزش الهي بشتابند، خداي سبحان، کعبه را براي اسلام، نشانه گويا، و براي پناهندگان خانه امن و امان قرار داد، اداي حق آن را واجب کرد، و حج بيت‏الله را واجب شمرد، و بر همه شما انسانها مقرر داشت، که به زيارت آن برويد، و فرمود: (آن کس که توان رفتن به خانه خدا را دارد، حج بر او واجب است و آن کس که انکار کند، خداوند از همه جهانيان بي‏نياز است)



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, :: 10:51 بعد از ظهر ::  نويسنده : عرفان       

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
الم  1

الم (بزرگ است خداوندي که اين کتاب عظيم را، از حروف ساده ي الفبا به وجود آورده).

ذلِکَ الْکِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ  2
آن کتاب با عظمتي است که شک در آن راه ندارد و مايه ي هدايت پرهيزکاران است.
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ حيُنْفِقُونَ  3  
(پرهيزکاران) کساني هستند که به غيب (آنچه از  س پوشيده و پنهان است) ايمان مي‏آورند؛ و نماز را برپا مي‏دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبي که به آنان روزي داده‏ايم، انفاق مي‏کنند.
وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو (بر پيامبران پيشين) نازل گرديده، ايمان مي‏آورند؛ و به رستاخيز يقين دارند.
أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ  5
آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.
إِنَّ الَّذِينَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ  6
کساني که کافر شدند، براي آنان تفاوت نمي‏کند که آنان را (از عذاب الهي) بترساني يا نترساني؛ ايمان نخواهند آورد
خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ  7
خدا بر دلها و گوشهاي آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهايشان پرده‏اي افکنده شده؛ و عذاب بزرگي در انتظار آنهاست.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ  8
گروهي از مردم کساني هستند که مي‏گويند: «به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده‏ايم.» در حالي که ايمان ندارند.
يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ  9
مي‏خواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند؛ در حالي که جز خودشان را فريب نمي‏دهند؛ (اما) نمي‏فهمند.

فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما کانُوا يَکْذِبُونَ  10
در دلهاي آنان يک نوع بيماري است؛ خداوند بر بيماري آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهايي که مي گفتند، عذاب دردناکي در انتظار آنهاست.



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:, :: 8:12 بعد از ظهر ::  نويسنده : عرفان       


الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ ، وَ الآْخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ

سپاس خدائي را که اول است و پيش از او اولي نبوده (مبدء هر موجودي است) و آخر است و پس از او آخري نباشد (مرجع همه‏ي اشياء است)
 



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:, :: 8:3 بعد از ظهر ::  نويسنده : عرفان       

آغاز آفرينش آسمان و...
عجز انسان از شناخت ذات خدا
سپاس خداوندي که سخنوران از ستودن او عاجزند، و حسابگران از شمارش نعمتهاي او ناتوان، و تلاشگران از اداي حق او درمانده‏اند، خدايي که افکار ژرف‏انديش، ذات او را درک نمي‏کنند و دست غواصان درياي علوم به او نخواهد رسيد. پروردگاري که براي صفات او حد و مرزي وجود ندارد، و تعريف کاملي نمي‏توان يافت و براي خدا وقتي معين، و سرآمدي مشخص نمي‏توان تعيين کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفريد، و با رحمت خود بادها را به حرکت درآورد و به وسيله کوه‏ها اضطراب و لرزش زمين را به آرامش تبديل کرد.
دين و شناخت خدا
سرآغاز دين خدا شناسي است، و کمال شناخت خدا، باور داشتن او، و کمال باور داشتن خدا، شهادت به يگانگي اوست، و کمال توحيد (شهادت بر يگانگي خدا) اخلاص، و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است، زيرا هر صفتي نشان مي‏دهد که غير از موصوف، و هر موصوفي گواهي مي‏دهد که غير از صفت است، پس کسي که خدا را با صفت مخلوقات تعريف کند او را به چيزي نزديک کرده، و با نزديک کردن خدا به چيزي، دو خدا، مطرح‏شده، و با مطرح شدن دو خدا، اجزايي براي او تصور نموده، و با تصور اجزا براي خدا، او را نشناخته است. و کسي که خدا را نشناسد به سوي او اشاره مي‏کند و هر کس به سوي خدا اشاره کند، او را محدود کرده، به شمارش آورد. و آن کس که بگويد خدا در چيست؟ او را در چيز ديگري پنداشته است، و کسي که بپرسد خدا بر روي چه چيزي قرار دارد؟ به تحقيق جايي را خالي از او در نظر گرفته است، در صورتيکه خدا همواره بوده، و از چيزي بوجود نيامده است با همه چيز هست، نه اينکه همنشين آنان باشد، و با همه چيز فرق دارد نه اينکه از آنان جدا و بيگانه باشد. انجام‏دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسيله، بيناست حتي در آن هنگام که پديده‏اي وجود نداشت، يگانه و تنهاست، زيرا کسي نبوده تا با او انس گيرد، و يا از فقدانش وحشت کند.
آفرينش جهان (اول- راههاي خداشناسي)
خلقت را آغاز کرد، و موجودات را بيافريد، بدون نياز به فکر و انديشه‏اي، يا استفاده از تجربه‏اي، بي آنکه حرکتي ايجاد کند، و يا تصميمي مضطرب در او راه داشته باشد جهان را آفريد. براي پديد آمدن موجودات، وقت مناسبي قرار داد، و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد، و در هر کدام، غريزه خاص خودش را قرار داد، و غرايز را همراه آنان گردانيد. خدا پيش از آن که موجودات را بيافريند، از تمام جزئيات و جوانب آنها آگاهي داشت، و حدود و پايان آنها را مي‏دانست، و از اسرار درون و بيرون پديده‏ها، آشنا بود. سپس خداي سبحان طبقات فضا را شکافت، و اطراف آن را باز کرد، و هواي به آسمان و زمين راه يافته را آفريد، و در آن آبي روان ساخت، آبي که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکي بر ديگري مي‏نشست، آب را بر بادي طوفاني و شکننده نهاد، و باد را به باز گرداندن آن فرمان داد، و به نگهداري آب مسلط ساخت، و حد و مرز آن را به خوبي تعيين فرمود. فضا در زير تندباد و آب بر بالاي آن در حرکت بود، سپس خداي سبحان طوفاني برانگيخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پي در پي درهم کوبيد، طوفان بشدت وزيد، و از نقطه‏اي دور دوباره آغاز شد، سپس به طوفان امر کرد، تا امواج درياها را به هر سو روان کند و برهم کوبد، و با همان شدت که در فضا وزيدن داشت، بر امواج آبها حمله‏ور گردد، از اول آن برمي‏داشت و به آخرش مي‏ريخت. و آبهاي ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آبها روي هم قرار گرفتند، و چون قله‏هاي بلند کوهها بالا آمدند، امواج تند کفهاي برآمده از آبها را در هواي باز، و فضاي گسترده بالا برد، که از آن هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را چون موج مهارشده، و آسمانهاي بالا را مانند سقفي استوار و بلند قرار داد، بي آنکه نيازمند به ستوني باشد، يا ميخهايي که آنها را استوار کند، آنگاه فضاي آسمان پايين را به وسيله نور ستارگان درخشنده، زينت بخشيد، و در آن چراغي روشنايي بخش، و ماهي درخشان، به حرکت درآورد، که همواره در مدار فلکي گردنده و برقرار، و سقفي متحرک، و صفحه‏اي بي‏قرار، به گردش خود ادامه دهند.



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:, :: 7:50 بعد از ظهر ::  نويسنده : عرفان       

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ
ستايش مخصوص خداوندي است که پروردگار جهانيان است.
الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
خداوندي که) بخشنده و بخشايشگر است
مالِکِ يَوْمِ الدِّينِ
(خداوندي که) مالک روز جزاست.
إِيَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاکَ نَسْتَعِين
تنها تو را مي‏پرستيم؛ و تنها از تو ياري مي‏جوييم.
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ
ما را به راه راست هدايت کن...
صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ
 الضَّالِّينَ
اه کساني که آنان را مشمول نعمت خود ساختي؛ نه کساني که بر آنان غضب کرده‏اي؛ نه گمراهان.

 

معرفی توسط دوست خوبم امین



برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب



صفحه قبل 1 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

سلام.خوش اومدین .برای داشتن وبلاگی بهتر به انتقادات و پیشنهادات شما دوستان عزیز احتیاج دارم.چنانچه مطلبی دارین به اسم خودتون و در بخش خاصی در وبلاگ ثبت میشه
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کلبه فراغط و آدرس erfanak618.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان